بودن آدم های با محبت زمین را زیبا می کند
همیشه باش تا زمین زیبا بماند
تولدت مبارک
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
درد مداوم کف پا در طول شش هفته را جدی بگیرید | 0 | 125 | poopak |
داستان زیبای جزا در روز قیامت ! | 0 | 120 | poopak |
6 نکته مهم در استفاده از رژ لب قرمز | 0 | 107 | poopak |
رسیدن به آرامش در 10 دقیقه! | 0 | 116 | poopak |
نور عشق (فریدون مشیری) | 0 | 113 | poopak |
داستان آموزنده:هر چه خدا بخواهد.. | 0 | 112 | biita |
اس ام اس های فلسفی و عرفانی | 0 | 143 | biita |
جوکهای جدید و خنده دار تلگرام (4) | 0 | 116 | biita |
نکات مهم در مصرف گوجه سبز | 0 | 112 | biita |
نکاتی مهم برای رنگ کردن ابرو | 0 | 129 | biita |
بودن آدم های با محبت زمین را زیبا می کند
همیشه باش تا زمین زیبا بماند
تولدت مبارک
چه لطيف است حس آغازي دوباره،
و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...
و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن!
و چه اندازه شيرين است امروز...
روز ميلاد...
روز تو!
روزي که تو آغاز شدي!
تولد مبارک
ابر که میگرید
چشمان خدا شفاف تر می شود
یا من کنار می گذارم
عینک بد بینی را
و از پشت بام دنیا
عزیزتر می بینم تو را
محبت تو فرشته ای می شود
که بالهایش فراگرفته
از شرق تا غرب
با انگشت اشاره ای
که دور آن می چرخد
خورشید
کاش اجازه بدهی
من هم
قمر مصنوعی تو شوم
کاش .... (حسن هنرمندی از کتاب هراس و دفتر گزیده )
خدا رو یه چیزایی غیرت داره ... مثل ناموس ، مثل آبرو ، مثل دل .... آبرو ببری ، آبروت می ره ، با ناموس کسی بازی کنی ، بی ناموست می کنه ... یه بار که دل بشکنی هر روز دلت می شکنه .... مراقب باشیم پا رو رگ غیرت خدا نزاریم ....
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... ( حسین پناهی )
هنوز دامنه دارد
هنوز هم که هنوز است
درد دامنه دارد
شروع شاخه ادراک
طنین نام نخست
تکان شانه ی خاک
و طعم میوه ی ممنوع
که تا تنفس سنگ
ادامه خواهد داشت
و درد هنوز دامنه دارد ... ( قیصر امین پور )
خوب می دانم
داشتن تو یعنی
اجتماع پروانه هاااا
تمامِ آن چيزی که دربارهی تو، در سَرم هست،
دهها کتاب میشود.
اما تمامِ چيزی که در دلم هست
فقط دو کلمه است،
دوستت دارم!
"ويکتور هوگو"
مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.
روزی که ارغوان به تو نفروخت گلفروش
پیراهنی به رنگ گل ارغوان بپوش
از یاد بردن غم عالم میسر است
اکنون که با شراب نشد شوکران بنوش
گیرم که مثل موری از این سنگ بگذری
کوهی ست پشت سنگ ، از این بیشتر مکوش
چون نی نفس کشیدن ما ناله کردن است
در شور نیز ناله ما می رسد به گوش
آتش بزن به سینه اتش گرفته ام
آتش گرفته را مگر آتش کند خموش
کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ، ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمیکرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم ... شاملو
. . . قلب کال من در فصل دست های تو می رسد فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها . . . بند دلم را به کفش
هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر ! . . . قلب تنها چیزی است که
شکسته اش هم کار میکنه . . . هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد . . . زخم که میخوری ،
مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست ! . . . پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او نسیم
رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او . . . هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت
دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . . . ای داد
دوباره کار دل مشکل شد
In the morning
When the sun
Is just starting to light the day
I am awakened
And my first thoughts are of you
At night
I stare at the dark trees
Silhouetted against the quiet stars
I am entranced into a complete
Peacefulness
And my last thoughts are of you[/align]
با عشق زندگی کن تا پیوسته متولد شوی . سوگل جون تولدت مبارک .
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن (شریعتی )
و آموخت
ما می رویم و انچه باقی می ماند زندگی است با خاطراتش
چه نیک است اگر مهربان باشیم و صمیمی و صادق
وسیع باشیم و آگاه و سر بزیر و صبور
بخوانیم و تکرار کنیم انسانیت انسان را
و بسازیم و امیدوار باشیم بر ساخته های خود
و با ایمان خود یادگاری جاودان بر این بی تابی خاکی بنشانیم
تا خاطره ای باشد شایسته یک انسان ...
در شگفتم که سلام آغاز هر دیداری است ولی در نماز ، پایان است.
شاید بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است.
(دکتر علی شریعتی )
دلم را آتشفشانی خاموش می ماند
که گاه گاه
فوران می کند
و شراره های سربی و خاکستری عشق را
بر پیکره وجودم سرد می گرداند
من آتشفشانی خاموشم
در نزدیکی شهر تو
و اب و هوای سرزمین دلم
امشب دوباره بارانی است
من آتشفشان دردم
روزی تمام درونم را
فوران می کنم
تا شعاع محبت ها ، مهربانی و عشق
من دلم می خواهد آتشفشانی از عشق تو باشم ....
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانی ام ( مرحوم حسین پناهی )
باز هم خیال
باز هم صدای قدم های مسافری که ناگاه می رسد
باز هم سکوت
باز هم خیال رفتن و دوباره آمدن
باز هم شروع لحظه های پر امید من
من پر از ترانه های ناب زندگی
من پر ازسکوت می شوم به حرمت حضور تو ....