من و کاغذ و قلم يه عالمه فکر و خيال

باز نشستيم دور هم وقتشه بارونم بياد

بشينه رو خاک و عطر تنتو جاري کنه

تا نيايشي کنم شايد خدا کاري کنه

که ديگه جاي تو اينجا پيش من خالي نشه

قصه ي جدايي ما ديگه تکراري نشه

راه برگشتنمون تاريک و سوت و کور نشه

همه حرفاي دلم نامه ي راه دور نشه

من اينجا دلتنگ توام، تو ولي دلگيري ازم

حالا که کم دارم تورو عشقتو ميگيري ازم

کجا گمت کردم و قلبت چرا دور شده ازم

جوابشو نميدونم، نه من، نه کاغذ، نه قلم

از تو با ساز و صدام ترانه ميسازم

پشت هر قافيه قلبمو دوباره به تو مي بازم

تا که شايد برسه به گوشت آهنگم

از غم توي صدام بفهمي دلتنگم

من اينجا دلتنگ توام، تو ولي دلگيري ازم

حالا که کم دارم تورو عشقتو ميگيري ازم

کجا گمت کردم و قلبت چرا دور شده ازم

جوابشو نميدونم، نه من، نه کاغذ، نه قلم

چرا رفتي چرا من بي قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم

نگفتي ماه تا امشب چه زيباست

نديدي جانم از غم نا شکيباست

چرا رفتي چرا من بي قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم

خيالت گرچه عمري يار من بود

اميدت گرچه در پندار من بود

بيا امشب شرابي ديگرم ده

ز ميناي حقيقت ساغرم ده

چرا رفتي چرا من بي قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم

چرا رفتي چرا من بي قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم

نگفتي ماه تا امشب چه زيباست

نديدي جانم از غم نا شکيباست

چرا رفتي چرا من قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم

دل ديوانه را ديوانه تر کن

مرا از هردو عالم بي خبر کن

بيا امشب شرابي ديگرم ده

ز ميناي حقيقت ساغرم ده

ز ميناي حقيقت ساغرم ده

چرا رفتي چرا من بي قرارم

به سر سوداي آغوش تو دارم…

تولدت پيشا پيش مبارك آوينا خانوم  

_{یادش به خیر,دارم ماهی میگیرم جاتون خالیییییییییی}